نوشته شده توسط : ali

سند بر سه نوع است : رسمی، عادی و سند عادی که اعتبار سند رسمی را دارد.
ماده 1287 قانون مدنی قانون مدنی در مورد سند رسمی می گوید : " اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد مامورین رسمی، در حدود صلاحیت آن ها بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند، رسمی است " و اضافه می کند " غیر از اسناد مذکور در ماده 1287، سایر اسناد عادی است ". بدین ترتیب معلوم می گردد که دفاتر تجاری، به علت اینکه از اسناد مذکور در ماده 1287 قانون مدنی نیستند، از اسناد عادی به شمار می روند.
به موجب ماده 1291 قانون مدنی، اسناد عادی در دو مورد اعتبار اسناد رسمی را دارند. ( و دفاتر تجاری نیز از این نوع اسناد عادی به شمار می روند ) :
1- اگر طرفی که سند بر علیه او اقامه شده است، صدور آن را از منتسب الیه ، تصدیق کرده ، فی الواقع امضاء یا مهر کرده است.
ابراز دفاتر تجاری و ارائه آن به دادگاه در دو مورد صورت می گیرد.
- موردی که طرف دعوی، بر علیه تاجر به دفاتر تجاری او ، استناد می نماید.
- موردی که تاجر به نفع خود، به دفاتر تجاری خود استناد می کند.
در مورد اول، با توجه به اینکه تاجر که نسبت به دفاتر تجاری خود، منتسب الیه است و با ابراز و ارائه دفاتر مزبور به دادگاه ، عملاَ یعنی به طور ضمنی صدور آن ها را از طرف خود تصدیق می کند، لذا دفاتر تجاری مشمول بند یک ماده 1291 فوق الذکر قانون مدنی بوده و از " اسناد عادی دارای اعتبار اسناد رسمی " به شمار می روند.
در مورد دوم، که تاجر به نفع خود به دفاتر تجاری خود استناد می کند، دفاتر تجاری پس از اینکه از طرف دادگاه مورد قبول واقع شدند، به استناد بند 2 ماده 1291 فوق الذکر ، در زمره " اسناد عادی دارای اعتبار اسناد رسمی " قرار می گیرند.

    نتایج اعتبار اسناد رسمی داشتن دفاتر تجاری

از نتایجی که از اعتبار اسناد رسمی داشتن برای دفاتر تجاری حاصل می شود، می توان به موارد ذیل به طور خلاصه اشاره کرد :
1- از آنجا که اسناد عادی که دارای اعتبار اسناد رسمی باشند، مانند اسناد رسمی، درباره طرفین و قائم مقام آنان معتبراند، لذا دفاتر تجاری، علاوه بر تجار و شرکت های تجاری صاحبان دفاتر ، درباره قائم مقام آن ها نیز سندیت خواهند داشت . هر گاه طرف دعوا، تاجر نباشد نیز چون دفاتر تجاری هموتره علیه صاحبان خود سندیت دارند، علیه صاحب خود و قائم مقام وی، در مقابل آنان غیر تاجر، سندیت خود را حفظ خواهند کرد.
2- از آنجا که در مقابل اسنادی که اعتبار اسناد رسمی را دارند، مانند اسناد رسمی، انکار و تردید مسموع نیست ، لذا صاحب دفاتر تجاری که این دفاتر علیه او ، مورد استناد قرار گرفته ، نمی تواند نسبت به آن ها ، اظهار انکار و تردید نماید . لیکن چون ادعای جعلیت به اسناد مزبور ممکن است وی می تواند نسبت به دفاتر تجاری مذکور، ادعای جعل کند.

    ضمانت اجرای راجع به دفاتر تجاری

طبق ماده 15 قانون تجارت، تخلف از ماده 6 و ماده 11، مستلزم تا ده هزار ریال جزای نقدی است. این مجازات را دادگاه تعیین می کند و اجرای آن مانع اجرای مقررات راجع به تاجر ورشکسته که دفتر مرتب ندارد، نخواهد بود.
ماده 6 قانون تجارت، به لزوم داشتن دفاتر تجاری و ماده 11 آن، به لزوم امضاء آن ها توسط نماینده اداره ثبت راجع است. میزان جزای نقدی که مربوط به سال 1311، سال تصویب قانون تجارت است ، از مدت ها قبل به علت قلت مقدار، ضمانت اجرای موثری به حساب نمی آید تا تاجر یا شرکت تجاری را، وادار به داشتن دفاتر تجاری و مراعات مقررات ماده 11 بنماید. مع هذا، به علت نقش و اثر و اهمیتی که دفاتر تجاری در نگاهداری حساب و وضع محاسباتی دارند، تجار و شرکت های تجاری، به استفاده از دفاتر تجاری راغب بوده اند.
مندرجات دفاتر تجاری، ممکن است در وضع تاجر ورشکسته اثر داشته باشد. از جمله اینکه ، در صورتی که محقق شود مخارج شخصی یا مخارج خانه تاجر در ایام عادی، بالنسبه به عایدی او فوق العاده بوده است. یا در صورتی که محقق شود که تاجر – همچنین شرکت تجاری – نسبت به سرمایه خود مبالغ عمده صرف معاملاتی کرده که در عرف تجارت موهوم یا نفع آن منوط به اتفاق محض است ، دادگاه باید تاجر یا شرکت تجاری ورشکسته را، ورشکسته به تقصیر اعلان نماید. ( توضیح اینکه ، امور مزبور، از مندرجات دفاتر تجاری بوده و با مراجعه به آن ها معلوم می گردد ).
علاوه بر آن، دفاتر تجاری ملاک ممیزان مالیاتی، در تعیین مالیات تجار و شرکت های تجاری می باشد.



:: بازدید از این مطلب : 2
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 24 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

   تعریف سهام در شرکت های سهامی

سهام جمع سهم است. در شرکت های سهامی سرمایه شرکت به قطعات مساوی تقسیم می گردد که به این قطعات مساوی سهم گفته می شود. سهم قسمتی از سرمایه شرکت سهامی است که مشخص کننده میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحبان آن در شرکت سهامی می باشد. کلمه سهام ویژه شرکت های سهامی است و در سایر شرکت ها از عبارت " سهم الشرکه " استفاده می شود. از همین رو به شرکاء در شرکت های سهامی، " سهامدار " نیز اطلاق می گردد. ( ماده 24، 32 ل. ا. ق. ت )

    میزان حقوق و تعهدات هر سهام دار

حقوق و تعهدات هر سهامدار به نسبت میزان سهام خود او می باشد. ( ماده 24 ل. ا. ق. ت )
1. حقوقی مانند حق گرفتن سود، حق تقدم در خرید سهام جدید، حق رای در جلسات مجامع عمومی شرکت، حق گرفتن وجوه پس از تصفیه شرکت به میزان سهام خود سهامدار است.
2. تعهداتی مانند تعهد به تادیه مبلغ اسمی سهام به میزان سهام خود سهامدار است.

    اقسام سهم

1. سهم بانام : سهامی که مالک آن مشخص و معلوم است و ملک شخصی شناخته می شود که سهام به نام او در دفتر ثبت سهام شرکت به ثبت رسیده است. ( ماده 40 ل. ا. ق. ت )
2. سهم بی نام : سهامی که مالک آن مشخص و معلوم نیست و به صورت سند در وجه حامل تنظیم و ملک دارنده آن شناخته می شود، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. ( ماده 39 ل. ا. ق. ت )
دفتر ثبت سهام شرکت، دفتری است که در شرکت نگهداری می شود و نام سهامداران و میزان سهام هر یک از ایشان در آن مندرج است.

    سهام ممتاز

سهام ممتاز، سهامی است که برای آن امتیازاتی بیش از دیگر سهام در نظر گرفته شده است، مانند آنکه به سهام شخصی سود بیشتری تعلق گیرد یا برای آن سهام حق رای بیشتری قائل شوند. سهام ممتاز ممکن است به موجب اساسنامه یا طبق تصویب مجمع عمومی فوق العاده پیش بینی می گردد. ( تبصره 2 ماده 24، 42 ل. ا. ق. ت )

    تغییر در امتیازات وابسته به سهام ممتاز

این تغییرات باید : ( ماده 42 ل. ا. ق. ت )
1. به تصویب مجمع عمومی فوق العاده شرکت برسد و
2. علاوه بر این با جلب موافقت دارندگان نصف به علاوه یک این گونه سهام انجام گیرد.

    میزان مبلغ هر سهم

در شرکت سهامی خاص محدودیتی ندارد، و می توان هر مبلغی را برای هر سهم در نظر گرفت، اما در شرکت های سهامی عام مبلغ اسمی هر سهم نمی تواند از ده هزار ریال بیشتر باشد. ( ماده 29 ل. ا. ق. ت )

    سهام مدیریتی

میزانی از سهام یک شرکت که دارنده آن طبق اساسنامه اختیار تعیین حداقل یک عضو را در هیات مدیره شرکت دارد. ( بند 6 ماده 1 قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 ق. ا )

    سهام کنترلی

حداقل میزان سهام مورد نیاز برای آن که دارنده آن قادر به تعیین اکثریت اعضاء هیات مدیره شرکت باشد و بدین وسیله بتواند کنترل شرکت را به دست اشخاصی که خود می خواهد بسپارد . ( بند 7 قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 ق. ا )

    محتویات اوراق سهام

این اوراق حاوی مفاد ذیل است : ( ماده 26 ل. ا. ق. ت )
1- نام شرکت و شماره ثبت آن
2- مبلغ سرمایه ثبت شده و مقدار تادیه شده آن
3- تعیین نوع سهم ( بانام یا بی نام )
4- مبلغ اسمی سهم و مقدار تادیه شده آن به حروف و عدد
5- تعداد سهامی که هر ورقه نماینده آن است.

    اقسام گواهینامه موقت سهم

گواهی نامه موقت سهم نیز بر دو قسم است : ( ماده 39 ل. ا. ق. ت )
1- گواهی نامه موقت بی نام : در حکم سهام بی نام است.
2- گواهی نامه موقت بانام : در حکم سهام بانام است.



:: بازدید از این مطلب : 1
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 24 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

مدیر عامل، مدیر شرکت در برابر اشخاص ثالث می باشد و شرکت با امضای او می تواند با ثالث قرارداد منعقد کند. به موجب ماده 124 لایحه ، هیات مدیره اقلاَ یک نفر را به عنوان مدیر عامل انتخاب می کند و تعداد مدیر عامل می تواند بیش از یک نفر باشد. مدیر عامل هم می تواند از میان اعضای هیات مدیره و هم خارج از اعضای هیات مدیره انتخاب شود. مدیر عامل هم می تواند سهامدار باشد و هم خارج از سهامداران. هم چنین انتخاب مجدد مدیر عامل مانند هیات مدیره و بازرس بلامانع است. مدیر عامل الزاماَ باید از میان اشخاص حقیقی انتخاب شود. اصولاَ شخص نمی تواند همزمان رئیس هیات مدیره و مدیر عامل یک شرکت باشد مگر با تصویب سه چهارم آرای حاضر در مجمع عمومی عادی.
حدود اختیارات ، مدت تصدی و حق الزحمه مدیر عامل توسط هیات مدیره تعیین می شود. هیات مدیره هر وقت بخواهد می تواند مدیر عامل را عزل کند.
به موجب ماده 125 لایحه ، مدیر عامل در حدود اختیاراتی که به او تفویض شده نماینده شرکت محسوب شده و از طرف شرکت حق امضا دارد. هیات مدیره می تواند تصویب کند که برخی از اعضای هیات مدیره، همراه مدیر عامل حق امضا داشته باشد.
نکته : موارد ممنوعیت انتخاب هیات مدیره در خصوص مدیر عامل نیز صادق است اما یک شخص هم زمان نمی تواند مدیر عامل دو شرکت باشد و فرقی نمی کند این شرکت ها دولتی باشند یا خصوصی. هم چنین به موجب ماده 127 لایحه ، مدیر عامل فاقد شرایط با تقاضای هر ذینفع در دادگاه قابل عزل می باشد و حکم دادگاه در این خصوص نیز قطعی و غیرقابل شکایت است.

    مدت تصدی سمت

در رابطه با مدت تصدی سمت مدیر عامل تصریح قانونی وجود ندارد. مدت تصدی سمت مدیر عامل توسط هیات مدیره تعیین و 2 حالت را می توان در نظر گرفت :
1. مدیر عامل عضو هیات مدیره باشد : عضویت او به سمت مدیر عامل نباید از باقی مانده مدت مدیریت بیشتر باشد. مثلاَ اگر از مدت مدیریت 6 ماه باقی مانده باشد نباید برای مدت بیش از 6 ماه به عنوان مدیر انتخاب شود.
2. عضو هیات مدیره نباشد : نمی تواند بیشتر از مدت زمان تصدی اعضای هیات مدیره ای باشد که او را انتخاب می کنند و در هر صورت نباید از 2 سال بیشتر باشد.
نکته : اگر مدیر عامل عضو هیات مدیره باشد، خروج او از هیات مدیره موجب سلب تصدی سمت مدیریت عامل او نمی باشد.

    اختیارات مدیر عامل

به موجب ماده 128 لایحه قانون تجارت ، " نام و مشخصات و حدود اختیارات مدیر عامل باید با ارسال نسخه ای از صورت جلسه هیات مدیره به مرجع ثبت شرکت ها اعلام و پس از ثبت در روزنامه رسمی آگهی شود ".
برخلاف هیات مدیره اصل بر عدم اختیار مدیر عامل می باشد مگر آن که هیات مدیره این اختیار را تصریح کرده باشد. به همین دلیل است که در ماده 128 لایحه ، اختیارات مدیر عامل باید برای اطلاع عموم مردم ثبت و آگهی شود. اختیارات هیات مدیره نیازی به ثبت و آگهی ندارد زیرا اختیار هیات مدیره عام است. مثلاَ اگر مدیر عامل از انجام معامله مازاد 200 میلیون ممنوع باشد و معامله ای به ارزش 300 میلیون انجام دهد، نسبت به 100 میلیون مازاد، شرکت مسئول نمی باشد و معامله غیرنافذ است.
در حقوق ایران برای مدیر عامل اختیارات قانونی تصریح نشده است و اختیارات او را هیات مدیره مشخص می کند. با این وجود، مدیر عامل نماینده هیات مدیره نمی باشد بلکه طبق ماده 125 لایحه نماینده شرکت است.
اگر مدیر عامل عضو هیات مدیره باشد نمی تواند حق حضور در جلسه دریافت کند مگر آن که جلسه در خارج از ساعات کاری بوده و دریافت حق حضور در جلسه بر طبق قرارداد با شرکت باشد.
هیات مدیره نمی تواند بدون رعایت محدودیت های قانونی، رعایت موضوع شرکت و صلاحیت های مجمع عمومی به مدیر عامل اختیار بدهد.
به طور کلی ، می توان در رابطه با مدیر عامل شرکت چنین بیان داشت :
- اقلاَ یک نفر
- سهامدار یا غیرسهامدار
- انتخاب توسط هیات مدیره
- اصل عدم اختیار
- جمع ریاست هیات مدیره و مدیر عامل : اکثریت سه چهارم آرای حاضر در مجمع عمومی
- تصمیمات مدیر عامل فاقد شرایط تصدی سمت : معتبر در مقابل ثالث و صاحبان سهام



:: بازدید از این مطلب : 5
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 6 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

یکی از شرایط اختصاصی تصدی سمت مدیریت شرکت سهامی، سپردن سهام وثیقه است. مدیران با توجه به فعالیت هایی که در شرکت انجام می دهند، ممکن است مرتکب تقصیر شوند و به شرکت ضربه بزنند. مانند آن که تقصیر مدیران منجر به ورشکستگی شرکت شود. پس فلسفه سهام وثیقه تضمینی برای جبران خسارات مدیران است.
از ویژگی های سهام وثیقه بانام و غیرقابل انتقال بودن است. بانام است چون مختص اعضای هیات مدیره است و غیرقابل انتقال، چون به عنوان وثیقه تقصیر می باشد.
سهام وثیقه ، همانند دیگر سهام عادی شرکت است. تعداد سهام وثیقه را اساسنامه مشخص می کند اما در هر حال این تعداد نباید از حداقلی که برای رای دادن در مجامع عمومی به موجب اساسنامه لازم است کمتر باشد. به عنوان مثال اگر حداقل میزان سهام لازم برای رای دادن در مجامع عمومی 10 سهم باشد، تعداد سهام وثیقه نیز نباید از 10 سهم کم تر باشد.
سهام وثیقه مخصوص اعضای هیات مدیره است نه مدیر عامل، پس مدیر عامل مکلف به سپردن سهام وثیقه نمی باشد.
در سه حالت ذیل مدیر مکلف است سهام وثیقه را ظرف یک ماه تکمیل و به شرکت بدهد :
1. افزایش تعداد سهام وثیقه
2. انتقال قهری سهام وثیقه
3. نداشتن یا مالک نبودن تعداد لازم از سهام وثیقه
در این سه حالت ، مدیر باید ظرف یک ماه تعداد سهام لازم را تهیه و به صندوق شرکت بسپارد وگرنه مستعفی ( استعفای قهری یا اجباری ) محسوب خواهد شد و تصمیمات جلسات هیات مدیره بدون حضور او معتبر است. مستعفی محسوب شدن به معنای استعفای قهری یا غیرارادی می باشد و نیاز به دخالت دادگاه نیست.

    زمان آزادی سهام وثیقه

همان طور که می دانیم سهام وثیقه غیرقابل انتقال به غیر است. این سهام در صورتی آزاد خواهد شد که مدیر مفاصا حساب دوره تصدی خود را دریافت نماید.
به موجب ماده 116 لایحه ، تصویب ترازنامه و حساب سود و زیان هر دوره مالی شرکت به منزله مفاصاحساب می باشد. پس از تصویب مفاصاحساب و عدم بدهکاری مدیر ، در صورتی سهام وثیقه آزاد می شود که رابطه مدیریت پایان یابد، مثلاَ مدت مدیریت مدیر منقضی شود یا به نحوی سلب سمت شود.

    اطلاع رسانی بازرس در خصوص سهام وثیقه

به موجب ماده 117 لایحه ، بازرس یا بازرسان مکلف اند هر گاه تخلف از مقررات قانونی و اساسنامه شرکت راجع به سهام وثیقه مشاهده کنند، به مجمع عمومی عادی گزارش کنند.
تخلف از مقررات قانونی، مانند آن که سهام وثیقه بانام نباشد و تخلف از اساسنامه مانند آن که مدیر تعداد سهام وثیقه لازم طبق اساسنامه را دارا نباشد.
با توجه به آنچه گذشت ، می توان  در رابطه با سهام وثیقه چنین گفت :
- تکلیف : هیات مدیره
- بانام
- غیرقابل انتقال
- تعداد : اساسنامه
- حداقل تعداد : حداقل لازم برای رای دادن نباید کمتر باشد.
- عدم تکمیل سهام وثیقه ظرف یک ماه : مستعفی
- آزادی سهام وثیقه : پایان رابطه مدیریت + دریافت مفاصا حساب
- نظارت بر سهام وثیقه : بازرس



:: بازدید از این مطلب : 0
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 6 دی 1397 | نظرات ()